معنی مارک تواین

مارک تواین. (اِخ) مارک توین. نویسنده ٔ آمریکائی (1835-1910 م.) او در فلوریدای میسوری به دنیا آمد و اولین نویسنده ٔ بزرگ غرب و ممالک متحده ٔ آمریکاست. او سردسته ٔ داستان نویسانی است که می خواهند آمریکا را در خلال فرهنگ عامیانه و مناظر این سرزمین نشان دهند. او راست: ماجراهای تام سایر و ماجراهای هکلبری فین و شاهزاده و گدا و... (از لاروس).

مارک. (اِ) واحد پول آلمان که از صد «فنیگ » تشکیل یافته است. (از لاروس).

Twain

زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل اجازه می دهد که زنش او را تربیت کند.

تنها آموزش و پرورش است که دل آدمی را نرم می سازد و ایجاد مهربانی و شفقت و نیکی می کند.

من نه به رنگ پوست تعصب دارم، نه به طبقه و نه به کیش. تنها چیزی که به آن اهمیت می دهم این است که کسی انسان هست یا خیر؛ بالاتر از این نمی توان بود.

به یقین در دنیا چیزی لذت بخش تر از این نیست که انسان پرستش کرده شده و دوست داشته شده ی ملتی باشد.

کسی که نتواند خود را مهار کند، بدون شک قادر به مهار دیگران هم نخواهد بود.

اگر می خواهید خودتان شاد باشید، نخست دیگران را شاد کنید.

انسان برای کسب محبت دست به خیلی کارها می زند؛ اما برای تحریک حسادت دیگران هر کاری که از دستش ساخته باشد، انجام می دهد.

تختخواب، خطرناکترین جای دنیاست، چون صدی نود مردم در آن میمیرند.

ازدواج قرارداد دونفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد.

تمام چیزی که در این زندگی لازم دارید بی خبری و اعتماد به نفس است و موفقیت حتمی است.

هیچ منظره ای غم انگیزتر از دیدن یک جوان بدبین نیست.

هرچند که مادرم برای من دچار سختی های فراوانی شده است، ولی فکر می کنم از آنها لذت نیز برده است.

زمانی که پسری چهارده ساله بودم، پدرم آن چنان بیسواد بود که به سختی میتوانستم وجودش را تاب آورم. ولی زمانی که بیست و یک ساله شدم، از اینکه پیرمرد در طی این هفت سال، چقدر آموخته، شگفت زده شدم.

مردی که فکر نو دارد مادام که فکرش به ثمر نرسیده است آرام و قرار ندارد.

وقتی که انسان توانایی نداشته باشد باید به کم خشنود باشد.

عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می بیند.

راستگوترین، بی توقع ترین، مفیدترین و همیشگی ترین رفیق برای هر کسی کتاب است.

جلوگیری از تکرار تاریخ کاری بیهوده است. زیرا شخصیت آدمی به گونه ای است که اجتناب از تکرار را امکان ناپذیر می سازد.

به قلب مهربونُ عاشق واسه انسان بزرگترین ثروته [دارایی] وُ بدونِ اون حتی با داشتن هوشِ زیاد، انسان فقیره [تهیدسته].

برخی از افراد هر کجا می روند شادی آفرین می شوند و برخی، هر کجا چنین افرادی قدم می گذارند، همواره دنباله روشان هستند.

انسان، تنها حیوانیست که شرم میکند؛ یا باید شرم کند.

بخشندگی، انتشار بوی گل بنفشه به ته کفش است که لگدمالش کرده است.

اگه چیزی برای کشف کردن نبود، دنیا خیلی یهنواختُ خستهکننده میشد.

حس ترس... ای کاش هیچوقت [=هیچگاه] این حسُ کشف نکرده بودم؛ حسی که لحظههامُ خراب میکنه، شادیمُ از بین میبره وُ سبب میشه از وحشت [=ترس] به خودم بلرزم.

بیست سال بعد، بابت کارهایی که نکرده ای بیشتر افسوس می خوری تا بابت کارهایی که کرده ای. بنابراین، روحیه تسلیم پذیری را کنار بگذار، از حاشیه امنیت بیرون بیا، جستجو کن، بگرد، آرزو کن و کشف کن.

راز موفقیت آن است که شغل خود را جزء سرگرمی های خویش قرار دهید.

باید مراقب تجربه کردن چیزهایی که تنها خرد در آنها نقش دارد، باشیم. دست نگه دارید، مبادا مانند گربهای شوید که روی لولهی بخاری داغ مینشیند. او برای بار دوم، روی لولهی بخاری داغ نمینشیند. خوب است که روی لولهی بخاری داغ نمینشیند، ولی او دیگر هرگز روی لولهی بخاری سرد هم نمینشیند.

باید هوشیار باشیم و از هر تجربه، فقط حکمتی را که در آن نهفته است کسب کنیم.

بعضی [=برخی] چیزا رُ نمیتونی بفهمی، ولی همین مسئله رُ هم با حدسُ گمون نمیشه فهمید. باید صبور [=شکیبا] باشی وُ به تجربه کردن ادامه بدی تا بفهمی که نمیتونی بفهمی! اینجوری زندگی کردن، دنیا رُ برات جذاب میکنه.

بهترین راه برای درک چیزا، تجربه کردن اوناست. ولی اگه فقط به حدسُ گمون قناعت [=بسنده] کنی، هیچوقت [=هیچگاه] دانا نمیشی.

یک گفتار درست، ابزاری توانمند است.

چین و چروک ها صرفاً از جایگاه لبخندها حکایت می کنند.

وقتی جوانتر بودم همه چیز را به یاد می آوردم، می خواست اتفاق افتاده باشد یا نه!

چاپلوسها تنها، همانند دوست هستند، همانطوری که گرگ ها به سگ ها شباهت دارند.

باهوش بودن هیچ اهمیتی نداره، ارزش واقعی [=راستین] تو قلبِ انسانه!

حقیقت گرانبهاترین چیزی است که ما داریم.

یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند و به جای اولش برگردد؛ اما در همین مدت، یک حقیقت هنوز دارد بند کفش های خود را می بندد تا حرکت کند.

زمانی که شما گناهکار هستید، دوستتان باید کنارتان باشد؛ چرا که هرگاه حق با شماست، همه در کنارتان هستند.

در برابر یورش خنده، هیچ امری نمیتواند پایداری کند.

اگر انسان گاهی در کشور وهم و خیال، شوالیه باشد بهتر از این نیست که در جهان واقع، کنت باشد؟

بهتر است دهانت را ببندی و احمق بنظر برسی، تا اینکه بازش کنی و همه بفهمند که به راستی احمقی!

زندگی، چیزی جز مبارزه میان عاطفه و عقل نیست.

گرسنگی، خدمتکار هوش سرشار است.

[به] راستی کارهای آدمی چه خنده آور و ضد و نقیض و ناپایدار است!

هرگز کاری که امروز می توانید آن را درست انجام دهید، به فردا نسپارید.

اگر دوستی ها نبود، دشمنی ها، دنیا را جهنم می کرد.

همواره ذهن خود را خانه تکانی کنید تا دچار جمود نشوید. خود را از زندگانی تکراری و ملالت بار نجات دهید.

هوش وُ خرد به مرور زمان پیشرفت میکنه، ولی این پیشرفت، ناگهانی نیست.

راز پیشرفت در آغاز کردن است. راز آغاز کردن در آن است که وظایف سخت و پیچیده ی خود را به وظایف کوچکی که قابل مدیریت کردن باشند، بشکنید و سپس از نخستین آنها آغاز کنید.

در دنیا تنها شما نیستید که حقوق حقه تان را به مسخره گرفته و در هویت تان تردید کرده اند!

عمر زیادی کردم و نگران دشواریها و دردسرهای زیادی بودم که بیشتر آنها هرگز روی نداد.

نویسنده اثر هاکلبری فین

شاهزاده و گدا

تام سایر، شاهزاده و گدا

تام سایر

بشر چیست

شاهزاده و گدا، بیگانه ای در دهکده، بشر چیست، ویلسون احمق، ماجراهای هاکلبری فین، ماجراهای تام سایر، خاطرات شخصی ژان دارک، زندگی من، بریده هایی از دفترچه خاطرات آدام

عصر طلایی، ماجراهای تام سایر، شاهزاده و گدا، ماجراهای هاکلبری فین، یک یانکی اهل کانتیکات در دربار شاه آرتور، تراژدی ویلسون کله پوک، تام سایر در خارج، خاطرات شخصی ژاندارک، داستان یک اسب، بیگانه مرموز

بشر چیست، به دنبال خط استوا، بیگانه مرموز، زارع شیکاگو، شاهزاده و گدا، عصر طلایی، ماجراهای تام سایر، ماجراهای هاکلبری فین، ولگردی در مهمانخانه، ویلسون احمق

بشر چیست

ساعت من

ایام پیشین

واژه ای که برای فرا خواندن و صدا زدن گاو یا گوساله به کار...

728